جوک های جدید

جوک های جدید

دسته بندی : <-CategoryName->

سالها بعد از گران شدن نان …
مادر به دخترش موقع خواستگاری :
مادر لگد به بختت نزن
پسره نون خشکیه هاااا........

 

عزیزم شما آزمایش DNA نمی خواد بدی... حروم زادگیت ثابت شدست ...!!

 

 

 

تهران ماله منه، تهران ماله منه، تهران ماله منه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
...
.
.
.
.
دکتر شریعتی در حال دیس کردنه زد بازی!!!!!!!
 
 
 
چس مثقال اینترنت داریم 20 تا نرم افزار هم هجوم اوردن خودشونو
آپدیت کنن. درک نمیکنن اینجا ایرانه!!!!
 
 
 
 
 
آآآمــاشــالا کیست؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
...
.
.
.
..
.
.

.
.
شـخـصـی کـه بـه مـدت 20 سـال اسـت " ابــی" در کنسـرت هـایـش او را صـدا میـزنـد!
 
 
 
 
یه بار دو سرِ ورقه رو با احتیاط گرفتم و دادم به مراقب، گفتم: " مراقب باش نریزه!! "
اونم با احتیاط گرفت و پرسید: مگه توش چیه؟؟؟
گفتم
.
.
.
.
.
.
.
...
.
.
ریدم...!!
 
 
 
 
خوش میگذره مال قدیم بود
الان دیگه فقط خوشیم که می گذره ..!
 
 
 
کی بود لایک نمیزد ؟ دستا بالا ! :))

'̿'̿ ̵͇̿̿̿з=(•̪●)=ε/̵͇̿̿/'̿'̿ ̿
..........▌........
........../ ........
 
 
 
 
 
اعتراف می کنم سال دوم دانشگاه بودم یه بار خیلی کلاسم دیر شده بود کرایه رو زودتر دادم به راننده بقیه ی پولی که بهم داد پاره بود
همزمان می خواستم بگم این پوله پاره ست عوضش کنید هم می خواستم بگم سر ورزنده پیاده میشم گفتم :
آقا ببخشید لطفن سر ورزنده منو پاره کنید!!!
.
.
.
اعتراف می کنم اول دبستان که بودم زنگ تفریح که میشد از ترس اینکه آخر زنگ تفریح نتونم صفو پیدا کنم یکی از هم کلاسیامو نشون می کردم تا آخر زنگ تعقیبش می کردم که صفو پیدا کنم!
.
.
.
اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمیشه.
درش آوردم یکمش رو خوردم دوباره گذاشتم، در کمال تعجب دیدم نه، بازم جا نمیشه!:|
.
.
.
اعتراف میکنم موقعی که بچه بودم ، کارتون فوتبالیستها رو نشون میداد،منم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای تو کارتون بودم ، میرفتم لباسمو عوض میکردم ،یه لباس خوشگل و شیک میپوشیدم، که وقتی تو دوربین نگاه میکنن،منو ببینن عاشقم بشن!
.
.
.
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

.
.
.

 اعتراف می کنم وقتی از خیابون رد میشم اسم تابلو مغازه هارو می خونم اگه تو ماشینم باشم
سعی میکنم همرو بخونم اگه نشه یه جورایی وجدان درد میگیرم اَصَن یه وضعی!!!
این عادتو از بچگی دارم چون معلم کلاس اول دبستانمون گفته بود تابلوی مغازه هارو تیتر روزنامه هارو بخونین تا روخونیتون قوی بشه دیگه این مونده تو سرم!!
.
.
.
اعتراف میکنم تو نصب بازی یا نرم افزار همش موس رو میگیرم جولویه اون نوار سبزه تا به اون برسه
بعد که یکم میره جلو خر کیف میشم میگم ایول بودو بودو برس به اون سبزه دیگه چیزی نمونده !!
.
.
.
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با داداشم توپ پلاستیکی رو که به زور واسم خریده بودن پاره کردیم ببینیم توش چه شکلیه !!!
.
.
.
اعتراف می کنم تا راهنمایی به سبقت میگفتم سرقت
اول راهنمایی که رفتم تازه فهمیدم این دوتا باهم فرق دارن
.
.
.
اعتراف می کنم با دوستم رفته بودیم رستوران که یه پسری که تازه غذاشو سفارش داده بود یک گاز از ساندویچش خورد رفت
من دوستم یه نگاهی به هم کردیم وحمله کردیم به غذای طرف در حال بلعیدن بودیم که آقا برگشت
نگو رفته موبایلشو بیرون جواب بده
دوباره یک نگاهی به هم کردیم و الفرار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده: Morteza | سه شنبه 17 دی 1392 - 20:3

آخرین مطالب

» <-PostTitle-> ( <-PostDate-> )
 

لینکستان

نویسندگان

ADS

درباره ما